به گزارش مشرق، محمدحسین صفارهرندی عضو مجمع تشخیص
مصلحت نظام در سخنرانی خود پیش از خطبههای نماز جمعه تهران با بیان اینکه
امیدواریم مسیر نورانی شهدا در مسیر چشم ما گم نشود و این راه مقدس پیگیری
شود، اظهار داشت: در هفتههای اخیر شاهد جریانی هستیم که ممکن است در
نگاه نخست با عادات و رویههای معمول ما نامانوس باشد.
صفارهرندی بر همین اساس افزود: اگر تحرکی در چارچوب دیپلماسی عمومی نظام و دیپلماسی اختصاصی جمهوری اسلامی در قبال مسائل بینالمللی روا داشته میشود، این اتفاق حرکتی در جهت تغییرات تاکتیکی و قدرت مانوری است که نظام میتواند برای تحصیل منافع ملی و اصول مورد قبول خود داشته باشد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: تعبیری که راهگشای دور جدید بوده است، تعبیر بسیار حکیمانه نرمش قهرمانانه است که رهبر معظم انقلاب در چند دوره از آن یاد کردهاند و آخرین آن نیز سخنانی بود که چند هفته قبل در دیدار با پاسداران و سپاهیان اسلام مطرح کردند.
وی با تاکید بر اینکه بنده تلاش دارم زمینههای شکلگیری این طرز برخورد و مواجهه با مباحث جهانی و همچنین خاستگاههای واقعی آن را بیان کنم، خاطرنشان کرد: خداوند در سوره فتح به یک مقطعی اشاره میکند که آن مقطع از جهاتی به شرایطی که ما در آن واقع شدیم بیشباهت نیست، اگرچه انطباق مو به مو را نیز ادعا نمیکنیم.
صفارهرندی در همین زمینه ادامه داد: در روزهای اخیر تمثیلهایی نسبت به دوره صدر اسلام توسط صاحبان نظر مطرح شده که دیدگاه برخی نیز با یکدیگر تضاد دارد اما میتوان همه آنها را محترم و بخشی از حقیقت شمرد؛ اگر ما توصیفی را که خداوند در قرآن کریم دارد مربوط به بعد از صلح حدیبیه بدانیم، میبینیم که قرآن به وضعیتی اشاره میکند که دست کفار و مشرکین از سر مومنان کوتاه است و دست مومنان نیز از سر کفار کوتاه شده است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: این دو گانه در ظاهر به نظر میرسد با فهم زمینی ما با یکدیگر نمیخواند، اما حقیقتی که خداوند به آن اشاره میکند این است که خداوند یک دوره پیروزی و ظفری را در تقدیر این اتفاق دیده است لذا میفرماید مقتضای این دوره این است که دست کفار از سر مومنان کوتاه باشد و دست مومنان از سر کفار، یعنی حالتی که طرفین احساس میکنند قوایشان در برابر یکدیگر متوقف شده است.
وی تصریح کرد: حالتی که امروز ما از نرمش قهرمانانه با جریان مسلط جهانی و جریان استکباری در بخشی از خواستههای خود داریم، به بخشی از موضوعات هستهای محدود شده است.
صفارهرندی ادامه داد: کاروانی که به سازمان ملل رفت، به عنوان سفیر جمهوری اسلامی با مسئولیت عالی رئیسجمهور، با تکیه بر اعتماد رهبر معظم انقلاب اسلامی، با اختیاراتی که از سوی وجدان بیدار انقلاب و با تکیه بر آراء مردمی بود که رئیسجمهور خود را با رای قابل توجهی انتخاب کرد و این ظرفیت را به او بخشید که با زبان آنها با جهان سخن بگوید؛ لذا اگر ما این را درست بشناسیم که آیا آقای روحانی به عنوان رئیسجمهور ایران تدبیر تازهای که برای سخن گفتن با جهان یافته است معامله بر سر مبانی و اصول نظام و انقلاب اسلامی است یا خیر میبینیم که همگی معتقدند که آئین اصلی و مبانی نظام به هیچ وجه تغییر نکرده است.
وزیر دولت نهم ادامه داد: طرح نویی که قرار است در جهان درانداخته شود، از باب گونهای دیگر سخن گفتن صرفاً در حد روشهای تاکتیکی است که حتما برای همه دولتها این امکان میسر بوده است که در چارچوب خط قرمزهای نظام از روشهای ویژه خود مدد بگیرند.
وی اظهار داشت: تغییری که در داخل کشور در ماههای اخیر پس از انتخابات اتفاق افتاده است به معنای اعتماد کردن به گروهی از زمامداران با قید اینکه آنها میگویند ما از روش تازهای به لحاظ تاکتیکی و فرعی میخواهیم با جهان مواجه شویم و امیدوار به نتیجهبخش بودن آن در تحقق آرمانهای نظام هستیم، است.
صفارهرندی افزود: مردم در اینجا چنین اعتمادی کردند و این عرصه را به دست کسی سپردند که در زمان تبلیغات ریاست جمهوری از این روش تازه سخن میگفت و تاکید داشت به هیچ وجه این تدبیر ناظر به تغییر در اصول و مبانی نیست و در مسیر رهبری معظم انقلاب و بنیانگذار انقلاب اسلامی حرکت میکند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان داشت: این روش، روشی است که اسلام هم آن را منع نکرده است و در جای خود پیغمبر (ص) و ائمه ما در مقاطعی متوسل به یک راه متفاوت برای تحقق خواستههای اصیل خود بودند.
وی در عین حال متذکر شد: دشمنان برای تحریک افکار عمومی و اینکه القا کنند نظام در برابر فشارهای بینالمللی بالاخره تن به تسلیم و سازش داده است، در بوقهای تبلیغاتی خود به شکل دیگری این را وانمود میکنند، اما عیبی ندارد چراکه مهم این است که آیا در این اتفاقی که افتاده ما فقط کسانی هستیم که از سر ناگزیری و ناچاری رویکرد جدیدی را داشتیم یا در دنیا هم اتفاقات دیگری افتاده است؟
صفارهرندی با اشاره به ارزیابی یکی از خبرنگاران کهنهکار که نقش تحلیلگر سیاسی را در اردوگاه رسانه غرب دارد، تصریح کرد: از خانم کریستین امانپور به عنوان کارشناس مسائل دیپلماتیک و سیاسی در حاشیه سخنرانی چند شب گذشته رئیس خبیث رژیم صهیونیستی سؤال کردند که سخنان او را چطور ارزیابی میکنید که وی پاسخ داد من در این چند روزه در لندن در هر محفلی که درباره قضایای اخیر صحبت کردم، گفتم حرف اصلی این است که اگر بین ایران و آمریکا توافقی صورت گیرد بزرگترین اتفاقی است که در دنیا پس از جنگ سرد صورت گرفته است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: میدانیم که جنگ سرد دورهای پس از جنگ جهانی دوم و بالا گرفتن خصومت بین دو ابرقدرت است که در مقطعی آنها ترجیح دادند به صلحی روی آورند که از آن به عنوان دوره صلح مسلح اسم برده میشد.
وی با بیان اینکه در این دوره اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا و غرب در حالتی به ظاهر آتشبس قرار داشتند اما هر اردوگاهی نگاه اختصاصی خود را تعقیب میکرد، گفت: در جهان پس از فروپاشی شوروی که به نظر میرسید در دنیا تنها یک قطب به عنوان قدرت غالب باقی مانده؛ چه اتفاقی افتاده که تحلیلگر سیاسی علیرغم میل خود باید اعترافی به این بزرگی کند.
هرندی ادامه داد: در برابر هژمونی و سلطه همهجانبه آمریکا در جهان معاصر جایی وجود دارد و قدرتی علم شده که توافق با این قدرت چیزی شبیه اتفاقی است که در توافق میان دو ابرقدرت گذشته صورت گرفت.
وی خاطرنشان کرد: وقتی بنده این ادبیات را میبینم و میشنوم که پشت آن انبوهی از خبرها و تحلیلهایی است که این روزها در اروپا و حوزههای پرنفوذ رسانهای منتشر میشود، انتظاری بزرگ در ساحت بینالمللی نسبت به ایران است و چشمهایشان را خیره کردهاند تا ببینند چه اتفاقی در حال رخ دادن است که تعبیر این فرد این است که این اتفاق بزرگتر از همه اتفاقات 40 سال گذشته است. به گونهای که فروپاشی شوروی را نیز در مقایسه با این اتفاق مهم نمیداند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با طرح این پرسش که آیا اگر جمهوری اسلامی یک کشور کنار دستی، قدرت معمولی و غیرقابل اعتنا بود، چنین ارزیابیها و تحلیلهایی به کار برده میشد؟ اظهار کرد: این نشان دهنده این است که خبرهایی وجود دارد.
هرندی از کسانی که در مسیر پیگیری سیاستها دچار توهم و اشتباه شدهاند، انتقاد کرد و گفت: برخیها القائاتی را به جامعه وارد میکنند که رفتن ما به سراغ آمریکا برای سخن گفتن به گونه دیگر، از منظر احتیاج داشتن ما به آمریکا است.
وی افزود: من واقعبینانه عرض میکنم که بله ما نیز به تعامل کردن با دنیا احتیاج داریم و اینکه بگوییم ما هیچ احتیاجی نداریم غیرقابل معقول است؛ چرا که حداقل برای دفع برخی از شرارتهای آنان که تحمیل شرایط ظالمانه تحریمهای متنوع است، نیازمند این تعامل هستیم.
« یکی از روسای کشورهای همسایه ما میگفت: وقتی حدود سه سال پیش با رئیس سازمان CIA، «پترانوس» ملاقاتی داشتم، تازه بلواهایی در سوریه آغاز شده بود. او به من گفت برای منطقه بدون بشار اسد فکری کنید چرا که کار اسد دو ماهه تمام است. او گفت که من به پترائوس گفتم شما با چه اعتباری این حرف را میزنید که پترانوس پاسخ میدهد که من به اعتبار اینکه رئیس قویترین سازمان جاسوسی عالم هستم جزئیاتی را از آنجا میدانم که تردیدی وجود ندارد و ما اراده کردیم که این اتفاق بیفتد. رئیس کشور همسایه ما گفت که من به آقای پترانوس گفتم شما اشتباه میکنید چرا که خیلی از واقعیات را نمیدانید.»
هرندی اضافه کرد: امروز سه سال از دیدار این رئیس کشور همسایه ما با پترانوس میگذرد و نه تنها دولت سوریه سقوط نکرد بلکه امروز آنان با دولتی در سوریه مواجه هستند که به مراتب از سه سال پیش قدرتمندتر است؛ این در حالی است که هرگاه آمریکاییها در گذشتههای دورتر اراده کرده بودند که در نقطهای خاص با نیروهای مسلح تجاوزکارانه خود ورود یابند، بر این باور بودند که هیچ مقاومتی در مقابل آنان صورت نمیگیرد و کار تمام است.
وی تصریح کرد: کاری که در عراق و افغانستان صورت گرفت با ارزیابی همین نگاه بود که در موج نخست این اتفاق، موفق شدند اما با گذشت زمان طبق ارزیابی خود آمریکاییها حمله به عراق و افغانستان اشتباه بزرگ بود چرا که تا دیروز ر منطقه خاورمیانه تنها یک ایران بود که در مقابل ما کوتاه نمیآمد اما با اشغال عراق و افغانستان مقاومت حساب شده شبیه ایران حزبالله لبنان و فلسطین شکل گرفته است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: جریان مقاومت به گونهای است که اگر این خط ایستادگی و پایداری در برابر طمعکاریهای آنان اراده کند، میتواند معادلات جهان را به هم بریزد و اجازه ندهد آمریکا به خواستههای قطعی خود برسد.
هرندی در بخش دیگری از سخنان خود به حمله آمریکا به سوریه اشاره و خاطرنشان کرد: در چند هفته پیش همه متفق بودند که عملیات نظامی علیه سوریه آغاز خواهد شد و ارزیابی خودمان نیز همین بود.
وی ادامه داد: به نظر من سخن کریستین امانپور سبب شد که این حمله صورت نگیرد، چون احساس کردند در این منطقه شرایط ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک به گونهای تغییر کرده که اولین آتش افروزی به مثابه کوچکترین جرقه در انبار باروتی از کینههای انباشته شده ملتها و مردم مظلوم این منطقه است.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: آمریکاییها اهل محاسبه و اهل چرتکه انداختن هستند چرا که با آن منافع و مصالح خود را میسنجند و بنابراین میگویند در این موقعیت بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم تقویت دیپلماسی عمومی است. دیپلماسی عمومی به معنای نوع دیگر جنگ است.
هرندی تصریح کرد: من خیلی خشنودم که آقای ظریف این وزیر خارجه فهیم و فعال ما در ارزیابی اتفاقی که امروز در حال رخ دادن است که ارتباطات و مراودههایی ما با جهان بیرون از خود داریم، گفتند که این رفت و آمدها و برخوردهای ما به معنی معاضله و نردهدوستی باختن با رفقا نیست؛ بلکه یک جدال است.
وی تاکید کرد: در جنگ باید دائم رقیب و حریف خود را مراقبت کرد و در عرصه دیپلماسی، دیپلمات لبخندی به لب و خنجری به پشت دارد.
هرندی خاطرناشن کرد: وقتی رهبری انقلاب بر چیزی صحه میگذارندیعنی این حرف نظام است بنابراین نرمش با قید قهرمانانه موضع امروز نظام است.
« وقتی رئیسجمهور ما به طرف مقابل میگوید من با اختیار تام آمدهام یعنی اختیار تام در چارچوب آن قراری که ما برای پیگیری پرونده هستهای داشتیم که این چارچوب در نظر گرفتن خط قرمزها است»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفتما ورود کردیم که برخی از مشکلات حل شود اما معاون وزیر خارجه آمریکا علیرغم همه وعدههایی که آنان در نشستهای دیپلماسیک به ما دادند مبنی بر اینکه "بناست که مسئله هستهای را با پذیرش حق غنیسازی در ایران دنبال کنیم" به رسانهها میگوید که هیچ یک از دولتمردان آمریکا غنیسازی ایران را به رسمیت نمیشناسند.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان با اشاره به اینکه ما همچنان به عنوان پشتوانهای برای هیئت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در این جدال سخت با دنیا ایفای نقش خواهیم کرد و دعای خیر و حمایتهای ما پشت سر آنها خواهد بود گفت: البته من تاسف خودم را از برخی کسانی که خود را به عنوان سخنگویان غیررسمی دولت در برخی رسانهها معرفی میکنند و عملا با عنوان سخنگوی ایالات متحده سخن میگویند ابراز میکنم. به همه آنها میگویم بدانید که ملت ایران همواره با غرور ملی خود ایستاده است و از اعتقادات خود دست نخواهد کشید.
منبع: فارس
صفارهرندی بر همین اساس افزود: اگر تحرکی در چارچوب دیپلماسی عمومی نظام و دیپلماسی اختصاصی جمهوری اسلامی در قبال مسائل بینالمللی روا داشته میشود، این اتفاق حرکتی در جهت تغییرات تاکتیکی و قدرت مانوری است که نظام میتواند برای تحصیل منافع ملی و اصول مورد قبول خود داشته باشد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: تعبیری که راهگشای دور جدید بوده است، تعبیر بسیار حکیمانه نرمش قهرمانانه است که رهبر معظم انقلاب در چند دوره از آن یاد کردهاند و آخرین آن نیز سخنانی بود که چند هفته قبل در دیدار با پاسداران و سپاهیان اسلام مطرح کردند.
وی با تاکید بر اینکه بنده تلاش دارم زمینههای شکلگیری این طرز برخورد و مواجهه با مباحث جهانی و همچنین خاستگاههای واقعی آن را بیان کنم، خاطرنشان کرد: خداوند در سوره فتح به یک مقطعی اشاره میکند که آن مقطع از جهاتی به شرایطی که ما در آن واقع شدیم بیشباهت نیست، اگرچه انطباق مو به مو را نیز ادعا نمیکنیم.
صفارهرندی در همین زمینه ادامه داد: در روزهای اخیر تمثیلهایی نسبت به دوره صدر اسلام توسط صاحبان نظر مطرح شده که دیدگاه برخی نیز با یکدیگر تضاد دارد اما میتوان همه آنها را محترم و بخشی از حقیقت شمرد؛ اگر ما توصیفی را که خداوند در قرآن کریم دارد مربوط به بعد از صلح حدیبیه بدانیم، میبینیم که قرآن به وضعیتی اشاره میکند که دست کفار و مشرکین از سر مومنان کوتاه است و دست مومنان نیز از سر کفار کوتاه شده است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: این دو گانه در ظاهر به نظر میرسد با فهم زمینی ما با یکدیگر نمیخواند، اما حقیقتی که خداوند به آن اشاره میکند این است که خداوند یک دوره پیروزی و ظفری را در تقدیر این اتفاق دیده است لذا میفرماید مقتضای این دوره این است که دست کفار از سر مومنان کوتاه باشد و دست مومنان از سر کفار، یعنی حالتی که طرفین احساس میکنند قوایشان در برابر یکدیگر متوقف شده است.
وی تصریح کرد: حالتی که امروز ما از نرمش قهرمانانه با جریان مسلط جهانی و جریان استکباری در بخشی از خواستههای خود داریم، به بخشی از موضوعات هستهای محدود شده است.
صفارهرندی ادامه داد: کاروانی که به سازمان ملل رفت، به عنوان سفیر جمهوری اسلامی با مسئولیت عالی رئیسجمهور، با تکیه بر اعتماد رهبر معظم انقلاب اسلامی، با اختیاراتی که از سوی وجدان بیدار انقلاب و با تکیه بر آراء مردمی بود که رئیسجمهور خود را با رای قابل توجهی انتخاب کرد و این ظرفیت را به او بخشید که با زبان آنها با جهان سخن بگوید؛ لذا اگر ما این را درست بشناسیم که آیا آقای روحانی به عنوان رئیسجمهور ایران تدبیر تازهای که برای سخن گفتن با جهان یافته است معامله بر سر مبانی و اصول نظام و انقلاب اسلامی است یا خیر میبینیم که همگی معتقدند که آئین اصلی و مبانی نظام به هیچ وجه تغییر نکرده است.
وزیر دولت نهم ادامه داد: طرح نویی که قرار است در جهان درانداخته شود، از باب گونهای دیگر سخن گفتن صرفاً در حد روشهای تاکتیکی است که حتما برای همه دولتها این امکان میسر بوده است که در چارچوب خط قرمزهای نظام از روشهای ویژه خود مدد بگیرند.
وی اظهار داشت: تغییری که در داخل کشور در ماههای اخیر پس از انتخابات اتفاق افتاده است به معنای اعتماد کردن به گروهی از زمامداران با قید اینکه آنها میگویند ما از روش تازهای به لحاظ تاکتیکی و فرعی میخواهیم با جهان مواجه شویم و امیدوار به نتیجهبخش بودن آن در تحقق آرمانهای نظام هستیم، است.
صفارهرندی افزود: مردم در اینجا چنین اعتمادی کردند و این عرصه را به دست کسی سپردند که در زمان تبلیغات ریاست جمهوری از این روش تازه سخن میگفت و تاکید داشت به هیچ وجه این تدبیر ناظر به تغییر در اصول و مبانی نیست و در مسیر رهبری معظم انقلاب و بنیانگذار انقلاب اسلامی حرکت میکند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان داشت: این روش، روشی است که اسلام هم آن را منع نکرده است و در جای خود پیغمبر (ص) و ائمه ما در مقاطعی متوسل به یک راه متفاوت برای تحقق خواستههای اصیل خود بودند.
وی در عین حال متذکر شد: دشمنان برای تحریک افکار عمومی و اینکه القا کنند نظام در برابر فشارهای بینالمللی بالاخره تن به تسلیم و سازش داده است، در بوقهای تبلیغاتی خود به شکل دیگری این را وانمود میکنند، اما عیبی ندارد چراکه مهم این است که آیا در این اتفاقی که افتاده ما فقط کسانی هستیم که از سر ناگزیری و ناچاری رویکرد جدیدی را داشتیم یا در دنیا هم اتفاقات دیگری افتاده است؟
صفارهرندی با اشاره به ارزیابی یکی از خبرنگاران کهنهکار که نقش تحلیلگر سیاسی را در اردوگاه رسانه غرب دارد، تصریح کرد: از خانم کریستین امانپور به عنوان کارشناس مسائل دیپلماتیک و سیاسی در حاشیه سخنرانی چند شب گذشته رئیس خبیث رژیم صهیونیستی سؤال کردند که سخنان او را چطور ارزیابی میکنید که وی پاسخ داد من در این چند روزه در لندن در هر محفلی که درباره قضایای اخیر صحبت کردم، گفتم حرف اصلی این است که اگر بین ایران و آمریکا توافقی صورت گیرد بزرگترین اتفاقی است که در دنیا پس از جنگ سرد صورت گرفته است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: میدانیم که جنگ سرد دورهای پس از جنگ جهانی دوم و بالا گرفتن خصومت بین دو ابرقدرت است که در مقطعی آنها ترجیح دادند به صلحی روی آورند که از آن به عنوان دوره صلح مسلح اسم برده میشد.
وی با بیان اینکه در این دوره اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا و غرب در حالتی به ظاهر آتشبس قرار داشتند اما هر اردوگاهی نگاه اختصاصی خود را تعقیب میکرد، گفت: در جهان پس از فروپاشی شوروی که به نظر میرسید در دنیا تنها یک قطب به عنوان قدرت غالب باقی مانده؛ چه اتفاقی افتاده که تحلیلگر سیاسی علیرغم میل خود باید اعترافی به این بزرگی کند.
هرندی ادامه داد: در برابر هژمونی و سلطه همهجانبه آمریکا در جهان معاصر جایی وجود دارد و قدرتی علم شده که توافق با این قدرت چیزی شبیه اتفاقی است که در توافق میان دو ابرقدرت گذشته صورت گرفت.
وی خاطرنشان کرد: وقتی بنده این ادبیات را میبینم و میشنوم که پشت آن انبوهی از خبرها و تحلیلهایی است که این روزها در اروپا و حوزههای پرنفوذ رسانهای منتشر میشود، انتظاری بزرگ در ساحت بینالمللی نسبت به ایران است و چشمهایشان را خیره کردهاند تا ببینند چه اتفاقی در حال رخ دادن است که تعبیر این فرد این است که این اتفاق بزرگتر از همه اتفاقات 40 سال گذشته است. به گونهای که فروپاشی شوروی را نیز در مقایسه با این اتفاق مهم نمیداند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با طرح این پرسش که آیا اگر جمهوری اسلامی یک کشور کنار دستی، قدرت معمولی و غیرقابل اعتنا بود، چنین ارزیابیها و تحلیلهایی به کار برده میشد؟ اظهار کرد: این نشان دهنده این است که خبرهایی وجود دارد.
هرندی از کسانی که در مسیر پیگیری سیاستها دچار توهم و اشتباه شدهاند، انتقاد کرد و گفت: برخیها القائاتی را به جامعه وارد میکنند که رفتن ما به سراغ آمریکا برای سخن گفتن به گونه دیگر، از منظر احتیاج داشتن ما به آمریکا است.
وی افزود: من واقعبینانه عرض میکنم که بله ما نیز به تعامل کردن با دنیا احتیاج داریم و اینکه بگوییم ما هیچ احتیاجی نداریم غیرقابل معقول است؛ چرا که حداقل برای دفع برخی از شرارتهای آنان که تحمیل شرایط ظالمانه تحریمهای متنوع است، نیازمند این تعامل هستیم.
« یکی از روسای کشورهای همسایه ما میگفت: وقتی حدود سه سال پیش با رئیس سازمان CIA، «پترانوس» ملاقاتی داشتم، تازه بلواهایی در سوریه آغاز شده بود. او به من گفت برای منطقه بدون بشار اسد فکری کنید چرا که کار اسد دو ماهه تمام است. او گفت که من به پترائوس گفتم شما با چه اعتباری این حرف را میزنید که پترانوس پاسخ میدهد که من به اعتبار اینکه رئیس قویترین سازمان جاسوسی عالم هستم جزئیاتی را از آنجا میدانم که تردیدی وجود ندارد و ما اراده کردیم که این اتفاق بیفتد. رئیس کشور همسایه ما گفت که من به آقای پترانوس گفتم شما اشتباه میکنید چرا که خیلی از واقعیات را نمیدانید.»
هرندی اضافه کرد: امروز سه سال از دیدار این رئیس کشور همسایه ما با پترانوس میگذرد و نه تنها دولت سوریه سقوط نکرد بلکه امروز آنان با دولتی در سوریه مواجه هستند که به مراتب از سه سال پیش قدرتمندتر است؛ این در حالی است که هرگاه آمریکاییها در گذشتههای دورتر اراده کرده بودند که در نقطهای خاص با نیروهای مسلح تجاوزکارانه خود ورود یابند، بر این باور بودند که هیچ مقاومتی در مقابل آنان صورت نمیگیرد و کار تمام است.
وی تصریح کرد: کاری که در عراق و افغانستان صورت گرفت با ارزیابی همین نگاه بود که در موج نخست این اتفاق، موفق شدند اما با گذشت زمان طبق ارزیابی خود آمریکاییها حمله به عراق و افغانستان اشتباه بزرگ بود چرا که تا دیروز ر منطقه خاورمیانه تنها یک ایران بود که در مقابل ما کوتاه نمیآمد اما با اشغال عراق و افغانستان مقاومت حساب شده شبیه ایران حزبالله لبنان و فلسطین شکل گرفته است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: جریان مقاومت به گونهای است که اگر این خط ایستادگی و پایداری در برابر طمعکاریهای آنان اراده کند، میتواند معادلات جهان را به هم بریزد و اجازه ندهد آمریکا به خواستههای قطعی خود برسد.
هرندی در بخش دیگری از سخنان خود به حمله آمریکا به سوریه اشاره و خاطرنشان کرد: در چند هفته پیش همه متفق بودند که عملیات نظامی علیه سوریه آغاز خواهد شد و ارزیابی خودمان نیز همین بود.
وی ادامه داد: به نظر من سخن کریستین امانپور سبب شد که این حمله صورت نگیرد، چون احساس کردند در این منطقه شرایط ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک به گونهای تغییر کرده که اولین آتش افروزی به مثابه کوچکترین جرقه در انبار باروتی از کینههای انباشته شده ملتها و مردم مظلوم این منطقه است.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: آمریکاییها اهل محاسبه و اهل چرتکه انداختن هستند چرا که با آن منافع و مصالح خود را میسنجند و بنابراین میگویند در این موقعیت بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم تقویت دیپلماسی عمومی است. دیپلماسی عمومی به معنای نوع دیگر جنگ است.
هرندی تصریح کرد: من خیلی خشنودم که آقای ظریف این وزیر خارجه فهیم و فعال ما در ارزیابی اتفاقی که امروز در حال رخ دادن است که ارتباطات و مراودههایی ما با جهان بیرون از خود داریم، گفتند که این رفت و آمدها و برخوردهای ما به معنی معاضله و نردهدوستی باختن با رفقا نیست؛ بلکه یک جدال است.
وی تاکید کرد: در جنگ باید دائم رقیب و حریف خود را مراقبت کرد و در عرصه دیپلماسی، دیپلمات لبخندی به لب و خنجری به پشت دارد.
هرندی خاطرناشن کرد: وقتی رهبری انقلاب بر چیزی صحه میگذارندیعنی این حرف نظام است بنابراین نرمش با قید قهرمانانه موضع امروز نظام است.
« وقتی رئیسجمهور ما به طرف مقابل میگوید من با اختیار تام آمدهام یعنی اختیار تام در چارچوب آن قراری که ما برای پیگیری پرونده هستهای داشتیم که این چارچوب در نظر گرفتن خط قرمزها است»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفتما ورود کردیم که برخی از مشکلات حل شود اما معاون وزیر خارجه آمریکا علیرغم همه وعدههایی که آنان در نشستهای دیپلماسیک به ما دادند مبنی بر اینکه "بناست که مسئله هستهای را با پذیرش حق غنیسازی در ایران دنبال کنیم" به رسانهها میگوید که هیچ یک از دولتمردان آمریکا غنیسازی ایران را به رسمیت نمیشناسند.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان با اشاره به اینکه ما همچنان به عنوان پشتوانهای برای هیئت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در این جدال سخت با دنیا ایفای نقش خواهیم کرد و دعای خیر و حمایتهای ما پشت سر آنها خواهد بود گفت: البته من تاسف خودم را از برخی کسانی که خود را به عنوان سخنگویان غیررسمی دولت در برخی رسانهها معرفی میکنند و عملا با عنوان سخنگوی ایالات متحده سخن میگویند ابراز میکنم. به همه آنها میگویم بدانید که ملت ایران همواره با غرور ملی خود ایستاده است و از اعتقادات خود دست نخواهد کشید.
منبع: فارس